حجت الاسلام سید عطاءالله ارکیان، استاد حوزه علمیه تهران در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، با تبریک عید سعید فطر، به اهمیت حفظ دستاوردهای معنوی که در ماه مبارک رمضان برای انسان حاصل میشود، اشاره کرد و گفت: برای رسیدن به کمال نهایی انسان، پایان رمضان، آغاز راه بی نهایتی است که بدایتش صدهزار منزل در پیش دارد. رمضان نقطه شروع است.
وی معتقد است: برای حفظ آثار و برکات این ماه و البته برای رشد و حرکت، باید همان تهذیب و سلوک و برنامه ماه مبارک را به همان شدت و حدت ادامه داد.
حاصل گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین ارکیان، معاون آموزش مدرسه علمیه باقرالعلوم(ع) را در ادامه بخوانید:
* ختم ماه مبارک رمضان به عید فطر که عید بندگی و یک ماه فرمانبرداری از حکم الهی در پرهیز از خوردن و آشامیدن است، این سوال را مطرح می کند که فلسفه عید فطر در پایان یک ماه روزه داری و جهاد با نفس چیست؟ و «عید فطر» به چه معناست و چه کسانی بهره مندان حقیقی آن هستند؟
در باره عید فطر دو نکته قابل توجه است: یکی در باره کلمه «عید» و دیگری در باره کلمه «فطر». دریایی از معارف در این دو کلمه نهفته است. کلمه «عید» از ماده «عادَ یعودُ؛ به معنی برگشتن» است. حال برگشت از کجا به کجا را عرض خواهم کرد.
در حدیثی از مولانا امیرالمومنین(ع) داریم که میفرماید «و كل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید؛ هر روزی که گناهی در آن صورت نگیرد، عید است. عید روزی است که انسان به فطرت و اصل خداشناسی خود برگردد. این معنی همان است که از لغت «عید» استفاده می شود.
در مورد کلمه «فطر» باید بگوییم؛ فطر به معنی آفریدن و شکافتن است. خدای متعال در قرآن می فرماید «فأقم وجهک للدین حنیفا فطره الله التی فطَر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیِّم». در تعالیم اسلامی، فطرتی که خدای متعال انسان را بر آن اساس خلق کرده، خداشناسی و طهارت نفس و کرامت ذاتی است. به همین خاطر در احادیثِ مربوط به توصیف توبه کاران آمده است «توبه کار پاک می شود و مثل روز اول که از مادر متولد می شود، می گردد». بنابراین از دید اسلام، انسان بالطبع و اولاً، پاک است. به خلاف تعالیم تحریف شده مسیحیت و دیگر ادیان که فطرت انسانی را بالذات آلوده و گناهکار دانسته و مسیح(ع) را فدایی گناه ذاتی انسان می دانند. با این دو مقدمه باید عرض شود، بعد از یک ماه عبادت که تاییدات الهی نیز به مدد سالک می آید، و بعد از تهذیب ها و شب قدرها انسان تقریبا همان می شود که بوده است. یعنی به اصل و اصالت خود برمی گردد.
جلال الدین بلخی مولوی گوید «هر که دور ماند از اصل خویش * باز یابد روزگار وصل خویش». انسان بعد از یک ماه عبادت و مبارزه با بُعد حیوانی خود، اصالت و بُعد روحانی خود را باز می یابد. این رجعت به اصل آدمیت و انسانیت و فطرت، فلسفه عید فطر است. طبیعی است برکات عید، نصیب کسی خواهد شد که به فطرت خود باز گشته و از ظرفیت این ماه در راه خوسازی استفاده کرده باشد چرا که رنگین کمان سهم کسانی است که باران و بوران و بهاران را دیده اند.
* چه کسانی معنای حقیقی این بازگشت را درک کرده و عید فطر را از عمق وجودشان تجربه می کنند؟
برای رجعت به فطرت و ذات اولیه خود، بایست که مس جان را به اکسیر عبادت، طلا کرد. تهذیب واقعی، ما را به ذات اولیه خود برمیگرداند. عبادت، صِرف تشنگی و گرسنگی کشیدن نیست. در حدیث داریم چه بسا روزه دارانی که تنها گرسنگی و تشنگی نصیب شان میشود و روزه آنها بی روح است. روح روزه این است که جان، دل و تمام اعضای آدمی همگام با کام وی صائم باشد. در سایه این همگامی است که نبی اکرم(ص) روزه ی روزه دار واقعی را جهاد اکبر نامیدند.
در غیر این صورت به قول لسان الغیب؛
نه هر که چهره برافروخت، دلبری داند نه هر که آینه سازد، سکندری داند
نه هر که طرف کله کجنهاد و تند نشست کلاهداری و آیین سروری داند
تو بندگی، چو گدایان، به شرطِ مزد مکن که خواجه خود روش بندهپروری داند
هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند
یعنی اینطور نیست که هر کس به صرف بستن زبان ظاهر از طعام، امید وصل فطرت داشته باشد. این پَر طاووسی است که به هر کس ندهندش. تنها در سایه عبادت واقعی خداست که تقرب صورت می گیرد. می توان فطرت و تقرّب را با اندک تسامحی، مترادف دانست.
* ماه رمضان فرصتی را فراهم می کند که هر کسی به میزان ظرف وجودی از آن بهره می گیرد، برای تداوم آثار و برکات این ماه در دیگر ایام سال چه باید کرد؟
پندار ما این است که رمضان با فرا رسیدن عید فطر به پایان می رسد و باید کِشت های خود را درو کنیم. در حالی که پایان رمضان آغاز راه است. رمضان ماهی است که انسان را می تواند به فطرت خود بازگرداند ولی آیا این فطرت، کمال انسان و هدف اوست؟ برگشتن به نقطه صفر هدف غایی انسان نیست. بلکه این تازه آغاز راه بی نهایتی است به سوی کمال.
این راه را نهایت صورت کجا توان بست کش صد هزار منزل بیش است در بدایت
برای رسیدن به کمال نهایی انسان، پایان رمضان، آغاز راه بی نهایتی است که بدایتش صدهزار منزل در پیش دارد. رمضان نقطه شروع است. برای حفظ آثار و برکات این ماه و البته برای رشد و حرکت، باید همان تهذیب و سلوک و برنامه ماه مبارک را به همان شدت و حدت ادامه داد.
* چرا روزه گرفتن در روز عيد فطر حرام است؟ در صورتي كه در طول اين يك ماه روح و بدن ما براي ادامه اين خودسازي آماده شده است؟
در تعالیم اسلام، در تمامی اعیاد یکی از امور مستحب، روزه گرفتن است. مبارزه با خوردن و آشامیدن یکی از امورات حداقلی است که رجعت به فطرت (همان عید) محقق می شود. اما در باره عید قربان و عید فطر این امر لحاظ نشده است. درباره فلسفه حرمت روزه در این روز، گمانه زنی ها زیاد است، و هر کس نیز در این باره صحبت کرده با تردید و احتمال سخن گفته است. جز «اهل الذکر» و «المطهرون» کسی بر این مسئله واقف نیست.
آنچه که به نظر می رسد این است که اسلام مثل دیگر ادیان، تک بُعدی نیست و علاوه بر تربیت روح، مسئولیت جسم را هم بر عهده دارد. همان طور که به نفع روح، دستور به إمساک می دهد در پاره ای از اوقات به نفع جسم، دستور به خوردن می دهد. «فلینظر الانسان الی طعامه». این یک احتمال.
احتمال دیگر این است که یکی از ملاک های اسلام برای تربیت انسان ها، اعتدال است. بر خلاف مکتب اخلاق یونانی که اعتدال را یگانه ملاک رذائل و فضائل می داند. خب! اسلام عزیز، انسان ها را به روزه داری مُلزم کرد ولی برای مبارزه با افراط، ممکن است در روزهای خاصی خوردن را ملزم کند. با این حال باید اعتراف کنیم که دلیل این کار بر ما مشخص نیست، ولی هر چه آن خسرو کند، شیرین بود. ما به حکمت الهی اعتقاد داریم و می دانیم همه کارها و اوامر او، بر اساس حکمت است.
* فلسفه پرداخت و اصل وجوب زکات فطریه چیست؟ و بر چه کسانی پرداخت آن واجب می شود؟
اجازه می خواهم دو نکته را مقدمتاً عرض کنم. نکته اول اینکه؛ مبارزه با بُعد حیوانی یکی از اهداف ماه مبارک رمضان است. میتوان قناعت و صرفهجویی را نیز از فواید این ماه مبارک دانست.
روزه این است که انسان یک وعده غذایی را حذف کند. حضرت استاد علامه جوادی آملی می فرمودند «روزه ای که در آن سحر و افطار بیشتر از حد معمول باشد، روزه نیست بلکه تغییر وقت خوردن و اشامیدن است». روزه این است که در هنگام سحر و افطار به همان مقدار که قبل رمضان خورده می شد، بخوریم. این مقدمه اول.
نکته دوم؛ این که با قطع نظر از دنیای اسلام، در کل جهان یک هشتم انسانها غذای کافی برای خوردن ندارند. یعنی تقریبا یک میلیارد نفر. اگر تمامی انسان ها با حذف یک وعده از وعده های غذایی، آن هم نه همیشه، بلکه به مقدار یک ماه، این مقدار غذا را کنار بگذارند، چه اتفاقی در جهان خواهد افتاد؟ علاوه بر بازیابی سلامت جسمی و روح کرامت، می توان به بقیه انسانها نیز کمک کرد. به نظر می رسد زکات فطره، نگاهی جهانی است. اما تمامی اینها آثاری است که می توان برای زکات فطره شمرد.
ادعا ندارم این تمام فلسفه زکات فطره است. اما در مورد کمیت و کیفیت زکات فطره باید به رساله های توضیح المسائل مراجعه کرد که تفصیلا ذکر شده است.
اما نکته ای که در رساله ها هم به آن اشاره شده است، محرومیت زدایی از انسان ها به ترتیب الاقرب فالاقرب است. یعنی تا در خانه فقیر داری، نباید به در و همسایه بدهی. تا در همسایه محروم داری، نباید زکات فطره را به همسایه سر کوچه بدهی. تا در شهر فقیر داری، نباید زکات فطره را به فقیر شهر دیگر داد و الی آخر. اینها همگی نکاتی است که اسلام را در نظرها عزیزتر می دارد.
* چه ارتباطی با زکات فطریه و روزه داری یک ماهه ماه مبارک رمضان وجود دارد؟
ارتباط میان رمضان و فطریه نیز از جمله مسائلی است که باید بیشتر مورد تحقیق و تدقیق قرار گیرد. در ماه مبارک که تعلقات مادی به حداقلّ خود می رسد، انسان به راحتی بخشی از غذای خود را که در اصطلاح فقهی (قوت غالب) گویند، انفاق می کند.
محرومیت زدایی یکی از اهداف زکات فطره است. در همین کشور خودمان فرض کنیم اگر 50 میلیون نفر از قرار 10 هزار تومان زکات فطره بدهند، 50 میلیارد تومان میتوان بودجه برای محرومیت زدایی در اختیار داشت.
نکته دوم در باره زکات مردمی فطر، همگانی بودن و سریع بودن این محرومیت زدایی است. علما در رساله های خود آورده اند که مستحب است زکات، قبل نماز عید پرداخت شود. و اگر مسئولین بخواهند این اموال را پخش کنند، اولا اطلاعات دقیق از محروم ندارند و دوم این که این پروژه طولانی خواهد بود. در حالی که اگر خود مردم این مال را پخش کنند هر دو مشکل، در چندین ساعت حل خواهد شد. و انسان ها می توانند در کنار هم، شادی های خود را تقسیم کنند.
* چه ارتباطی میان پرداخت زکات و افزایش روحیه کرامت در انسان ها وجود دارد؟
بدون شک، گذشتن از مال، روحیه کرامت را در افراد بیش تر خواهد کرد. حب مال، از جمله شدیدترین امیال بشری است و انسان با فایق آمدن بر این میل، میتواند گامهای بعدی برای کارهای خداپسندانه را راحتتر بردارد. کرامت، نیز از شریف ترین فضایل و اخلاقیات انسانی است. باید بر شدیدترین میل های درونی پا گذاشت و بر شریف ترین فضایل دست یافت.
گفتگو : مهدی زارعی